دلم بد گرفته انقدر بد که بعد این همه وقت اومدم بنویسم...

چرا دنیا تموم نمیشه...

این روزای لعنتی تموم نمیشه...

اصلا چرا عمر من تموم نمیشه...

خسته ام...خسته....کی میفهمه!!! 

دیگر حرفی نیست...

 

دیگر قلبی نیست...

 

رنگ رخساری نیست...

 

آه جانسوزی نیست...

 

آتش عشقی نیست...

 

گرمی دستی نیست...

 

یاری نیست...

 

یادی نیست...

 

آغوش بازی نیست...

 

شوق پروازی نیست...

دل خوش سیری چند؟!!!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | دو شنبه 6 آبان 1392برچسب:,ساعت | 18:41 نویسنده | ღZAHRAღ |